علییار جوادی، دوست عزیز من که ارادت خاصی بهش دارم، نظری را در خصوص مطالب اخیرم عنوان کرد که من تقریباً بدون تغییر اون رو در زیر میارم. علت اینکه این نظرها رو در اینجا میارم این هست که او با نگاه دیگهای به مطالب من در خصوص "راز چشمهای کودک" بعد جدیدی داد. من هم سعی میکنم که در مطالب آینده در خصوص اون چیزی که علییار اشاره کرد مطالبی بنویسم. ضمناً لینک وبلاگ علییار هم با نام "آدمها" در قسمت "پیوندهای دیگر دوستان" آمده. حالا این نظرات علییار:
سلام ایرج
خیلی خوشحالم که دوباره مینویسی. هر 3 مطلب اخیرت رو خوندم. نوشته هات مثل همیشه با لطف و زیباست به نکات خوبی اشاره کرده بودی. بی اغراق بگم که چشمهای خود تو هنوز زیبایی دوران کودکی درونش موج میزنه. ما آدم بزرگ ها هم باید درست مثل بچه ها همدیگر رو راحت ببخشیم حتی اگر در چشمانمون اون تمارض هست. صادق بودن با مسائل و تداوم صفات دوران کودکی با ارزش و نیک هست و لازمه بهبود زندگی بزرگترها، اما طرف دیگر ماجرا هم اینه باور کن خیلی اوقات معصومیت درد ناکی توی چشمهای بزرگترها هست که در چشم کودکان نمیبینی. حتماً با همین اوصاف به چشم پدر یا مادر خودت نگاه کردی. به چشم نزدیکان و دوستان و همکاران. به اینکه چقدر دشوار گاهی سعی میکنند سنگینی بار درک مسائل خوب و بد زندگی رو، سرگشتگی ابهام در مسائل رو و بسیاری چیزهای دیگه رو جوری بپوشونند که هنوز هم برای دلهای ما مثل دوران کودکی شادمانی بیارند. باور کن که اطراف ما هر روزه پر از چشمهای چنین معصومی هست، اما تنها تفاوتش اینه که ما حاضر به بخشش بزرگترها در عیوبشون که گاهی هنوز هم ریشه در لجاجت و خود خواهی کودکانشون داره، نیستیم. مازاد بر زشتی خودخواهی و لجاجت بزرگترها، این عدم بخشش ما فرصت دیدن برق معصومانه چشمان اونها رو میگیره.
در مورد احساسات آدمی جالب نوشته بودی. برخی مطالبی هست در این مورد که فرصت کنم مینویسم. بخشی رو در غالب نوشته ای با عنوان " کمي درباره چيستي زندگي و آدمها(1)" در وبلاگ آدمها چهار سال پیش نوشته بودم. در مورد مقایسه زندگی بچه ها و بزرگترها هم فرصت کردی شعر زندگی رو در وبلاگم ببین. البته من بخشی از این شعر رو اونجا نگذاشتم. و در مورد بحث پذیرش یا انکار وجود خدا، در نوشته ای با عنوان : اعداد و مفاهیم حقیقی و موهومی: خدا در تفکرات مادی و معنوی، آینده محتمل تمدنها، دو سال پیش مطالبی رو نوشته بودم فرصت کردی ببینش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر